باید اول بدانیم که رزق فقط پول و درآمد نیست، بلکه هر نعمتی که از جانب خداوند منّان به بندهاش میرسد، از نعمت سلامتی و علم گرفته تا پدر، مادر، همسر و اولاد و تا ایمان و معنویت یا توفیق توبه و زیارت و نیز متاع دنیا، و کلاً هر آن چه به انسان فایده برساند، همه رزق است.
و دوم بدانیم که کثرت مال، دلیل بر کثرت رزق نیست، چرا که معلوم نیست آن مال قابل استفاده باشد و درست نیز مصرف شود و فایدهای هم برساند، شاید فقط اندوخته باشد و یا به جای فایده، ضرر برساند، به آن که دیگر نمیتوان رزق گفت. «رزق، چیزى است که مورد انتفاع واقع شود و ربطى به زیادى و کمى مال ندارد - ترجمه المیزان، ج3، ص221»
و سوم بدانیم که آن چه حاصل میگردد و در راه باطل و حرام مصرف میگردد، رزق خدا نیست، بلکه معلول و محصول گناه و ابزاری برای هبوط و هلاکت بیشتر است که انسان برای خود مهیا میکند.
حال به چند آیه از قرآن کریم در خصوص «رزق» توجه نماییم:
الف – قبل از هر چیزی دقت و باور کنیم که رزقِ مرزوق با رازق است و رازق نیز همان خالق و ربّ است:
«وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِی الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللّهِ رِزْقُهَا » (هود، 6)
و هیچ جنبندهاى در زمین نیست مگر [اینکه] روزیش بر عهده خداست .
پس دیگران چیزی ندارند که بخواهند رازق خود یا غیر خود باشند، بلکه همه فقیر، عبد و مرزوق هستند، لذا باید رزق را از او (رازق) طلب نمود و دانسته و ندانسته یا عمداً و سهواً، دیگری را در رزاقیت شریک ندانست.
ب – سپس باور کنیم که خداوند غنی و کریم، ما را خلق نکرده است که یک عمر برای یافتن رزق برای تأمین معاش دنیا بدویم، آن را خودش بر عهده گرفته است، بلکه فرمود شما را برای عبادت (بندگی) خلق کردم تا رشد کنید و خلیفةالله شوید و مقرب درگاهم گردید، من که نگفتم بدوید برای من ناب و آب و رزق بیاورید، گفتم ایمان و اخلاص و عمل صالح بیاورید که به نفع خودتان است:
«وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ، ما أُرِیدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَ ما أُرِیدُ أَنْ یُطْعِمُونِ، إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ» (الذاریات، 58)
ترجمه: من جن و انس را نیافریدم مگر براى اینکه عبادتم کنند، نه مىخواهم مرا روزى دهند، و نه طعامم دهند، چون که خدا رزاق و داراى نیرویى متین است.
پس سعی و تلاش در بندگی، قدر و اندازه و ظرفیت انسان را برای اخذ و کسب رزق خدا افزایش میدهد. لذا اگر فرمود کار و تلاش کنید و برای انسان چیزی به جز تلاش او نیست، یعنی کار برای کسب رزق و روزی و افزایش ظرفیت و نقشآفرینی در چرخه حیات، لازمه رشد انسان است.
ج – پس اصل و تکلیف عبادت و بندگی است و اعلاءترین تجلی عبادت، همانا نماز است. فرمود:
«إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِکْرِی» (طه، 14)
ترجمه: منم الله، (خدایى که) جز من خدایى نیست پس مرا پرستش کن و به یاد من نماز برپا دار.
از این رو فرمود که برو اهل خود (خانواده، نزدیکان، آشنایان و ...) را به نماز امر کن، من که از تو رزق و روزی نخواستم که بیتوجه به بندگی و نماز، همه عمرت را صرف آن کنی، بلکه رزق را من میدهم، تو دنبال بندگی برو:
«وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا لَا نَسْأَلُکَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُکَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى» (طه، 132)
ترجمه: و کسان خود را به نماز امر کن و خود (نیز) با همه نیرو بر (مراعات) آن شکیبایى کن، ما از تو هیچ روزى نمىطلبیم (تا توانش را نداشته باشى)، این ماییم که تو را روزى مىدهیم، و عاقبت (نیک) از آن تقواست.
پس نماز سبب افزایش توان و ظرفیت اخذ فضل و رحمت الهی و فراوانی رزق و روزی میشود.
د – با توجه به نکات فوق، معلوم میشود که اگر رزق و روزی ما کم است و دچار گرفتاری میشویم، در حالی که خدای غنی، کریم، منّان و رزاق، روزی دهنده است، لابد ما مشکلی برای اخذ رحمت و نعمت بیکران الهی داریم. باورها و کارهایی داریم که خوب نیست، سوء است، فحشاء (زشت کاری) است و این امور مانع گشایش و افزایش رزق (معنوی و مادی) و بالتبع بروز مشکلات در زندگی میگردد و بدترین گناه همان فراموش کردن خدا و ترک ذکر خدا (که بیان شد در نماز متبلور است) میباشد، لذا فرمود:
«وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى» (طه، 124)
ترجمه:و هر کس از یاد من دل بگرداند در حقیقت زندگى تنگ [و سختى] خواهد داشت و روز رستاخیز او را نابینا محشور مىکنیم.
ه – حال که باورهای غلط و مشرکانه، اعمال زشت و گناهان، سبب تنگی و گرفتاری معیشت میشود، معلوم است که استغفار (طلب بخشش) و توبه (بازگشت از گناه)، که آن نیز مصداقی برای عبادت است، سبب گشایش، افزایش و برکت رزق (دنیوی و اخروی) میگردد – لذا فرمودهاند که هر گاه دچار گرفتاری یا تنگی رزق شدید، زیاد استغفار کنید و خداوند متعال وعده فرمود:
سعی و تلاش در بندگی، قدر و اندازه و ظرفیت انسان را برای اخذ و کسب رزق خدا افزایش میدهد. لذا اگر فرمود کار و تلاش کنید و برای انسان چیزی به جز تلاش او نیست، یعنی کار برای کسب رزق و روزی و افزایش ظرفیت و نقشآفرینی در چرخه حیات، لازمه رشد انسان است
«وَأَنِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ یُمَتِّعْکُم مَّتَاعًا حَسَنًا إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى وَیُ?ْتِ کُلَّ ذِی فَضْلٍ فَضْلَهُ وَإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنِّیَ أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ کَبِیرٍ» (هود، 3)
ترجمه: و اینکه از پروردگار خود آمرزش بخواهید، سپس به سوى او بازگردید تا شما را با بهره خوشى (از زندگى) تا مدّتى معین (در نهایت مرگ) برخوردار نماید و به هر صاحب فضلى فضل او را (پاداش دنیوى و اخروى کمالات هر صاحب کمالى را به تناسب کمالش) عطا نماید. و اگر روى بر تابید، بىتردید من بر شما از عذاب روزى بزرگ بیم دارم.
نتیجه:
پس سبب گشایش و افزایش رزق در یک کلمه و معنا خلاصه میشود که آن «عبادت» و بندگی با خلوصِ باریتعالی است که در مصادیق متفاوتی تجلی دارد که از آن جمله است: کسب معرفت، ایمان، اخلاص، نماز، تلاوت قرآن کریم، دعا، پرهیز از گناه، استغفار، توبه، صله ارحام، انفاق و صدقه، کار و تلاش در هر عرصه و صنفی برای خدا نه برای نان، امر به معروف (از جمله نماز) و نهی از منکر (معصیت خدا) و ... .
پس با معرفت، اخلاص و لذت تمام بندگی کنیم، او خود رازقی غنی، جواد و کریم است.